I LOVE U ?
عاشقانه

و زنـــدگــی

از جـــایـــی

شــــروع مـیشـــود

کـــه بـــی هـــــــوا

بــوســیـده مـیـشــــوی…
 

+ جمعه 24 آبان 1392 ساعت 16:12 توسط .....

یك روز می بوسمت!


فوقش خدا منو میبره جهنم!


فوقش میشم ابلیس!


اون وقت تو هم به خاطر اینكه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی میشی!


جهنم كه اومدی اونجا پیدات میكنم و هر روز می بوسمت!

وای خدا چه بهشتی میشه جهنم!



+ جمعه 24 آبان 1392 ساعت 15:53 توسط .....

مـــرد بايد...

وقـــتي عشقـــش عصبانيه

نـــاراحته

مي خواد داد بزنـــه،

وايــسه روبروش بــــگه : تو چشام نيــگا كن

بهت مــيگم تو چشام نيــگا كن...

حــالا داد بزن ...

بـــگو از چــي ناراحتي....

.... بعـــد عشقش داد بــزنه

گلـــه كنه



فـــرياد بكشه

گريه كـــنه ...!

.... حتـــي با مشتـــاي زنونـــه ش بكــوبه به بغـــل مرد!

آخـــرش خســته ميشه ميــزنه زيرگــريه...

همــون جا بايــد بغلــــش كنه

نزاره تنـــها باشــه..

حــرف نزنــه ها

توضيــح نده هــــا،

فقــط نزاره احســاس كنه تنهـــاست ...


مــرد بايــد گــاهي وقتا
مردونگيـــــشو با ســـكوت ثابــت كــنه ...!!

+ جمعه 24 آبان 1392 ساعت 15:36 توسط .....

 

زیر بارون راه نرفتی
تابفهمی من چی میگم
تو ندیدی اون نگاه رو
تا بفهمی از کی میگم.

چشمای اون زیر بارون
سر پناه امن من بود
سایه بون دنج پلکاش
جای خوب گم شدن بود

تنها شب مونده و بارون
همه ی سهم من این بود
تو پرنده بودی من سرو
ریشه هام توی زمین بود

اگه اون رو دیده بودی
با من این شعر رو می خوندی
رو به شب دادمی کشیدی
نازنین ! چرا نموندی ؟

حالا زیر چتر بارون
بی تو خیس خیس خیسم
زیر رگبار گلایه
دارم از تو می نویسم

تنها شب مونده و بارون
همه ی سهم من این بود
تو پرنده بودی من سرو
ریشه هام توی زمین بود
 


 

+ پنج شنبه 23 آبان 1392 ساعت 18:10 توسط .....

 

 

توی یک دیوار سنگ

دوتا پنجره اسیرن

دوتا خسته دوتا تنها

یکیشون تو... یکیشون من

 

دیوار از سنگ سیاهه

سنگ سرد وسخت خارا

زده قفل بی صدایی

به لبای خسته ی ما

 

نمیتونیم که بجنبیم

زیره سنگینی دیوار

همه ی عشق منو تو

قصه هست,قصه ی دیدار

 

همیشه فاصله بوده

بین دستای منو تو

با همین تلخی گذشته

شبو روزای منو تو

 

راه دوری بین ما نیست

اما باز اینم زیاده

تنها پیوند منو تو

دست مهربونه باده

 

ما باید اسیر بمونیم

زنده هستیم تا اسیریم

واسه ما رهایی مرگه

تا رها بشیم میمیریم

 

کاشکی این دیوار خراب شه

منو تو باهم بمیریم

توی یک دنیای دیگه

دستای همو بگیریم

 

شاید اونجا بین دلها

درد بیزاری نباشه

میونه پنجره هاشون

...

دیگه دیواری نباشه

+ شنبه 18 آبان 1392 ساعت 17:18 توسط .....

 

 

برای زندگی

نه سقف میخواهم

نه زمین

نقشه ی جغرافیایی

دستانت

کافیست

...

+ شنبه 18 آبان 1392 ساعت 16:44 توسط .....

دستانت را برابرم مشت میکنی و میگویی

 

:

گل یا پوچ؟؟؟

در دلم میگویم

...:

"

فقط دستانت"

 

 

+ شنبه 18 آبان 1392 ساعت 13:24 توسط .....

 

+ پنج شنبه 16 آبان 1392 ساعت 22:24 توسط .....

 

+ یک شنبه 12 آبان 1392 ساعت 19:52 توسط .....

 

+ یک شنبه 12 آبان 1392 ساعت 15:40 توسط .....
');
+ سه شنبه 7 آبان 1392 ساعت 19:32 توسط .....

+ سه شنبه 7 آبان 1392 ساعت 18:39 توسط .....

+ یک شنبه 5 آبان 1392 ساعت 19:18 توسط .....

+ یک شنبه 5 آبان 1392 ساعت 19:15 توسط .....

کاش دنیا یکمی حالتو درک کنه

اون ک ازارت داده تورو زود ترکت کنه

کاش دنیا یکمی غماشو چال کنه

بایه چیز کوچیک تورو خوشحال کنه

من ک سخت غمگینم ......گریه

                             

+ جمعه 3 آبان 1392 ساعت 19:19 توسط .....

وقتی عشق باشه همچی هست میگن اگه خانومه ببینه اقاش با یه

خانوم حرف میزنه حسادت کنه

یا برعکس اقاهه غیرتی بشه عشق هست یعنی

حسادت+غیرت=

+ پنج شنبه 2 آبان 1392 ساعت 19:51 توسط .....

بچه ها عیدتون مبارک

+ چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 22:39 توسط .....

+ چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 17:34 توسط .....

 خسته شدم این دنیا رو نمیخوام .من دنیای بزرگتری میخوام دنیای من توی♥حتی عارفم خیال داشتنتو باین دنییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییا عوض نمیکنم...............................

+ چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 14:0 توسط .....

مقدس ترین جای دنیا اغوش توست وقتی در ان ذکر دوست دارم را زمزمه میکنم♥=♥

+ چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 13:50 توسط .....

خسته ام

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد

وسعت تنهایم را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من گریه پنهانیم را حس نکرد

حال میفهمم تحمل تنهای بهتر از گدایی محبت است.♥

+ چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 13:21 توسط .....